رنج یک مسیحی
حیات در مسیح ، برای همه کسانی که به او ایمان آورده اند قابل لمس است ، وقتی کسی ایمان می آورد در خود یک تازه گی و حیات احساس می کند ، او خدای حقیقی ، یگانه و نو را برای پرستش و رابطه صمیمانه دارد ، دوستان تازه پیدا می کند و در واقع در زندگی خود یک نو شدن را تجربه می کند ، در واقع یک مسیحی وفادار در هر جنبه از زندگی خود این حیات را احساس می کند ، اما فراموش نکنیم درک این حیات همیشه با رنجهایی همراه است.
رنج یک مسیحی و حیات
وقتی شخصی ایمان می آورد در واقع بین او و خدا یک کلیسای دونفره تشکیل شده است ، شخص دعا می کند و در این ارتباط حیات را دریافت می کند ، او در خدا تازه می شود و خواهران و براداران و زندگی جدیدی را تجربه می کند ، اما در این حیات شخصی ، همیشه جفاهایی از خانواده و نزدیکان وجود دارد که به ضد ایمان شخص می باشد ، اما این جفاها در وفاداری ، مقاومت و صبر ایماندار به حفاظت خدا می انجامد و شخص این حیات را در متعلق بودن به خدا بیشتر حس می کند .
کلام خدا در مکاشفه باب 3 : 10 ، “چونکه کلام صبر مرا حفظ نمودی ، من نیز تو را محفوظ خواهم داشت” ، این حقیقت را تضمین می کند . در انجیل یوحنا وقتی عیسی مسیح به شاگردان می گوید که “هر که جسد مرا می خورد و خون را می نوشد ، در من می ماند و من در او ” ، این جمله به مفهوم وفاداری آنان در تمام شرایط سخت می باشد ، اما شاگردان زیادی او را ترک می کنند ، ولی پطرس به حقیقت دریافت حیات رسیده است چون که در پاسخ به سئوال مسیح که آیا شما هم می خواهید بروید ؟ چنین می گوید : “خداوندا نزد که برویم ؟ کلمات حیات جاودانی نزد توست.”
یوسف پسر یعقوب ، مورد جفای خانواده قرار گرفته یا بهتر است گفته شود مورد بد فهمی قوم اسرائیل قرار می گیرد و این موضوع باعث درد و رنج فراوان او می شود ، اما او این حقیقت را دریافته که در پس تمام آن رنجها ، خداوند اراده و هدفی مقرر کرده است ، بنابراین بعد از سالها در رویارویی با برادرانش در پیدایش 50 : 20 چنین می گوید : “شما درباره من بد اندیشیدید ، لیکن خدا از آن قصد نیکی کرد تا کاری کند که قوم کثیری را احیاء کند ، چنانکه امروز شده است .” ، تمام رنجهای یوسف ، به حیات قوم اسرائیل منجر گردید.
بنابراین رنج در راه کلام خدا ، یعنی بها دادن برای آمدن حیات خداست . وقتی یک مسیحی در خانه خود رنج می بیند مقاومت و وفاداری اش ، هم حیات و خوشی روح القدس را برای او به ارمغان می آورد و هم اندیشه کردن مخالفان را درباره قوت آن ایمان ، تا زانوان آنها خم شود و حیات تازه را دریافت کنند.

به نقل از کتاب رنج وشادی نوشته آجیت فرناندو ، دیتریش بونهوفر وقتی برای وفاداری خود نسبت به ایمانش از آمریکا به آلمان برمی گردد و بعد از دو سال زندان سرانجام اعدام می شود ، در آخرین نوشته خود قبل از اعدام به دوستش اسقف جرج بل چنین می گوید ، “که این پایان کارمان هست اما همچنین آغازی دوباره است برای من با او ، من ایمان دارم که پیروزی ما حتمی است.” رنجهای دیتریش بونهوفر به سود کلیسا تمام شد و نوشته های بی نظیر او چون بهای شاگردی و شهادت او در سنین جوانی ، باعث شد که بر کلیساهای دنیا تاثیر عمیق داشته و حیات تازه ای به دنبال آورد .
امروزه کلیسا باید با پیغام حقیقی انجیل و سخن مسیح حرکت کند و آن برداشتن صلیب و انکار خود و رفتن به دنبال مسیح است ، در اینجا هدف به دنبال رنج رفتن نیست ، بلکه به دنبال اراده خدا رفتن است و اگر در این راستا رنجی حادث شد ، این اطمینان باید وجود داشته باشد که آن آتش رنج به آمدن روح جلال و حیات خدا در میان ایمانداران خواهد انجامید .
ای حبیبان ، تعجب منمایید از این آتشی که در میان شماست و بجهت امتحان شما می آید که گویا چیزی غریب بر شما واقع شده باشد ، بلکه بقدری که شریک زحمات مسیح هستید ، خشنود شوید تا در هنگام ظهور جلال وی شادی و وجد نمایید ، اگر به خاطر نام مسیح رسوایی می کشید خوشابحال شما زیرا که روح جلال و روح خدا بر شما آرام می گیرد.
اگر آنها بدانند که برای آزمایش ایمان ، صبر و خوشی در خداوند ، ایمان و توکل و داشتن دلیری لازم است و تا زمان انجام اراده خدا ، حفاظت خدا حاکم است و از این موضوع نباید تعجبی برانگیخته شود ، چنانکه کلام خدا در اول پطرس باب 4 : 13 چنین می گوید : “ای حبیبان ، تعجب منمایید از این آتشی که در میان شماست و بجهت امتحان شما می آید که گویا چیزی غریب بر شما واقع شده باشد ، بلکه بقدری که شریک زحمات مسیح هستید ، خشنود شوید تا در هنگام ظهور جلال وی شادی و وجد نمایید ، اگر به خاطر نام مسیح رسوایی می کشید خوشابحال شما زیرا که روح جلال و روح خدا بر شما آرام می گیرد.”
روح جلال و روح خدا همان حیات خداست که بر همه کسانی که به خاطر تحقق ملکوت خدا رنج می بینند قرار می گیرد ، پس وقتی بر کلیسا جفا می آید در وفاداری و تعهد آن ، حیات خدا بر افراد قرار می گیرد و حتی در بسیاری از اوقات شاهدان جفا که ایمان مسیحی ندارند ، به مسیح می اندیشند و قلب خود را به عیسی مسیح که منشا حیات است تسلیم می کنند.
در این راستا الهیات رنج مطرح شده ، موضوعی که امروزه در کشور چین در میان مسیحیان بحث می شود و اینکه برای آمدن حیات لارم است که رنج کشیده شود ،در مقاله چگونگی بسط الهیات رنج ،نوشته Sara Eekhof f Zylstra ، شبان چینی چنین می گوید که : “علامت مسیحیت ، صلیب است و صلیب یعنی رنج و هر که بخواهد واقعا مانند مسیح زندگی کند آزار می بیند .”
در کتاب رنج وشادی نوشته آجیت فرناندو ، بونهوفر شهید مسیحی درباره زندگی با مسیح از سه ایستگاه ، عمل ، رنج و مرگ صحبت می کند جایی که آزادی ابدی رخ می دهد. رنج بخشی از زندگی مسیحی است ، چنانچه عیسی مسیح بارها در این باره صحبت کرده است که در این دنیا برای ما مسیحیان زحمت خواهد بود و زمانی که کسانی به ما جفا می رسانند ، باید شادی و وجد کنیم چون نشان آن است که زندگی ما مورد توجه بوده و این فیض را از او یافته ایم که برای جلال نام او زحمت بکشیم .
باشد که این آیه کلام خدا بر همه افکار ما مقدم باشد و در خدمت ، قهرمانان ایمان را مد نظر و الگو قرار داده که در راس آن ، خداوند ما عیسی مسیح است ، چنانکه پولس یه تیموتائوس چنین می گوید : “چون سپاهی نیکوی مسیح عیسی در تحمل زحمات شریک باش “.
درود خدمت شما
مقاله «جایگاه رنج در زندگی مسیحی و حیات کلیسا»
بسیار آموزنده و کاربردی است.
زیرا آنچنان که در متن مقاله اشاره شده است؛ جفا و آمادگی برای رنج بردن قسمتی از دعوت مسیح میباشد.
به نظر من یک ایماندار مسیحی بالغ نیز بایستی با آمادگی و درک صحیح آموزه های مسیحی مبتنی بر کتاب مقدس، در هر فصلی از ایمان خود که باشد.هر چند دشوار و ملال آور بایستی پذیرای رنج باشد.
چون مطابق این آیه از کلام خداوند بایستی برای حیات کلیسا آمادگی لازم برای تحمل درد و رنج را داشته باشیم.
“براستی، همۀ کسانی که بخواهند در مسیحْ عیسی با دینداری زیست کنند، آزار خواهند دید؛”
۲تیموتائوس 3:12
آمین آمین، رنج ها در این جهان سقوط کرده ، مارا به عمق ها با خداوند میبرد، و چه لذتی دارد بودن با خداوند ، فارق از این جهان ✝️