نجات در عیسی مسیح
رستگاری برای انسان حلقه گمشده در این دنیاست ، دنیای امروزی ، هر چند پر از جذابیت ها برای زیبا کردن زندگی است، اما آنچه در این تحول دنیایی ، مورد توجه قرار گرفته فقط جسم انسان است نه روان و البته نه روح او.
انسان امروزی در هر سطح و شرایطی که زندگی کند ، دارای یک خلاء است و سعی دارد با هر چیزی که به ذهنش می آید آن را پر کند و در این میان مذاهب و مشغولیت های بسیاری در دنیا به وجود آمده و اگر انسانهایی که راه شرارت را انتخاب کردند کنار بگذاریم که البته برای آنها هم امید نجات وجود دارد ، انسان به دنبال یک راه نجات و یک منجی است .
یک منجی که شرایط او را درک کند و بتواند به او آرامش ببخشد ، آن هم آرامشی عمیق نه از جنس این دنیا بلکه آرامش آسمانی . در ادامه در مورد انسان گنهکار صحبت خواهد شد و آنچه عیسی مسیح برای نجات انسانها انجام داده ، یک منجی که با دادن جانش باعث آزادی و رستگاری انسانها شد.
انسان گناهکار و نیازمند رستگاری
در کتاب از سرگردانی تا رستگاری ، نوشته کیدی آلن ، سرگذشت یک نفر اسکاتلندی مطرح می شود که نابینا به دنیا آمد و چون به سن رشد رسید، در اثر یک عمل معجزه آسا، بینایی خود را باز یافت. دنیا برای او دنیای دیگری شده بود، او از بالا به پایین و از پایین به بالا قدم می زد و می گفت: «آه، دنیا اینقدر قشنگ است؟ چه کسی فکر می کرد دنیا به این زیبایی باشد! »
چه تغییر عظیمی درزندگی یک نفر! از تاریکی به سوی نور، از سیاهی به زیبایی، از بیکاری به کار و از اسارت به آزادی! ، انسان امروزی مانند شخص کوری است که نمی تواند حقایق را ببیند ، چون مطابق اشعیاء باب 59 : 1و2 به خاطر گناهانش نمی تواند صدای خدا رابشنود و این گناهان میان او و خدا حائل شده است .
بنابراین مثل این فرد اسکاتلندی قادر به دیدن حیات روحانی نیست ، هر چند دنیا را می بیند ولی نمی تواند درکی از خالق و زیبایی خلقت داشته باشد . گناه انسانها آنها را از خدا دور کرده و آنها نمی توانند این گناه را کفاره کنند ، چون ذات آنها گناه آلود شده است .
شاید در سیستم قربانیها که توسط موسی به قوم اسرائیل اعلام گردید ، قوم بنی اسرائیل می توانستند با تقدیم قربانیها تحت شرایط خاص ، کاهن را در روز کفاره به قدس الاقداس بفرستند که واسطه ای باشد میان آنها و خدا ، اما تکرار این موضوع نشان می داد که کافی نیست و مهم تر این که گوسفندان برای کفاره گناهان جانشین می شدند و بنابراین تکرار آن قربانیها ضروری بود ، از طرفی این قوم برای اینکه برای سایر اقوام نمونه باشد ، متاسفانه شکست خورد .
بنابراین باید راهکاری برای این موضوع ارائه می گردید ، چون خدای قدوس و عادل می خواست که خلقت خود را احیاء کند و آن خطایی را که در نسل انسان افتاده بود به خاطر محبتش بپوشاند. در طی قرنها و در نبوت انبیاء سخن از مردی از جنس خدا بود که خواهد آمد ، چنانکه در دانیال باب 7 توصیف می شود و یا اشعیاء که توصیف دیگری از این منجی یا همان ماشیح دارد.
او در باب 53 اشعیاء او را مجروح و رنج کشیده معرفی می کند که به سبب تقصیرهای ما مجروح و به سبب گناهان ما کوفته می شود و تادیب سلامتی ما بر وی آمد و از زخمهای او ما شفا یافته ایم ، چرا ؟ چون ما گوسفندان گمراه شده بودیم و هریکی از ما به راه خود برگشته بود ، و خداوند گناه جمیع ما را بر وی نهاد.
در ادامه آیات این باب ، در آیه 10 عنوان می شود که خداوند را پسند آمد که او را مضروب نموده ، به دردها مبتلا سازد ، چون جان او را قربانی گناه ساخت. چه توصیف عجیب و مهیبی ! پس خدای پدر این طرح را برای نجات انسان داشت که مسیح را به عوض گناهان ما مضروب سازد و قربانی کند تا بتوانیم بار دیگر در خدا حیات تازه ای داشته باشیم .
مرگ و قیام مسیح
با ظهور عیسی مسیح و اعلام آیات اشعیاء 61 ، او اعلام کرد که سال پسندیده خدا آغاز شده است و روح خداوند یهوه بر اوست که مسکینان را بشارت ، شکسته دلان را التیام ، اسیران را به رستگاری و محبوسان را به آزادی ندا دهد.
او در ادامه عنوان می کند که آمده است تا تاجی را به عوض خاکستر و روغن شادمانی را به عوض نوحه گری و ردای تسبیح را به جای روح کدورت برای تمجید خدا برای انسانها به ارمغان آورد .
پیغام خبرخوش عیسی با آیات و معجزات بسیار همراه بود ، بطوریکه مردم از دیدن آن به حیرت می افتادند و تعلیم او آن چنان عجیب و عمیق بود که او را چون صاحب اقتدار و قدرت معرفی می کردند. عیسی مسیح با اعمال حیرت انگیز خود هر ذهنی را به تفکر وا می داشت و افراد بسیاری شفا می یافتند .
بسیاری از تسخیر شده گان با ارواح شرارت به اشاره انگشت او آزاد می شدند ، او مردگان را زنده می کرد و بیماریها را شفا می بخشید. بسیاری فکر می کردند که او مردی عجیب است ! بعضی سعی می کردند که او را مطابق انجیل مرقس حاکم بسازند و شاید یهودای اسخریوطی فکر می کرد که مسیح وارد سیاست می شود و فرصتی خواهد بود برای جولان قدرت در دنیا برای او و امثال او .
اما تمام معجزات مسیح با یک جمله در مرقس 10 : 45 شاگردان را به تعجب وا داشت که آمده است تا جان خود را برای بسیاری بدهد ، اما چرا ؟ برای شاگردان او این جمله مفهوم نداشت و حتی پطرس می خواست مانع این رخداد و جمله شود ، اما مسیح اعلام کرد که برای انجام اراده پدر آمده است و مصلوب خواهد شد.
در متی باب 20 آیه 19 مسیح چنین می فرماید ، “و او را به امت ها خواهند سپرد تا او را استهزاء کنند و تازیانه زنند و مصلوب نمایند و در روز سوم خواهد برخاست.” و در انجیل یوحنا باب 13 : 33 می فرماید ، “ای فرزندان اندک زمانی دیگر با شما هستم ” ، پس او می دانست که برای انجام رسالتی عظیم آمده است .
مسیح تسلیم شد به اراده ای که پدر برای نجات انسانها در نظر گرفته بود و مصــــــلوب شد. شاگردان بعد از مصلوب شدن تمام امید خود را از دست داده بودند و فکر می کردند همه چیز به پایان رسیده ، اما قیام عیسی مسیح و ظاهر شدن او به شاگردان شروع یک حیات جاویدان برای همه کسانی بود که به او ایمان داشتند و ایمان آوردند .
آنها از عیسی مسیح در روز صعود وعده نزول روح القدس را دریافت کردند و در روز پنطیکاست به روح القدس پر شدند و آن زمان بود که با اقتدار و از جان گذشتگی اعلام کردند که صلیب مسیح نجات بخش انسانهاست و هر انسانی با ایمان به کفاره مسیح می تواند جان خود را بار دیگر دریابد و به ملکوت خدا وارد شود .
پس مرگ مسیح باعث رستگاری آنها شد و همه کسانی که به قیام و بازگشت او باور دارند ، این رستگاری را دریافت خواهند کرد. چه محبت عظیمی است که مسیحِ منجی برای دیگر انسانها جان خود را تقدیم کرده است و این متفاوت از تمام قدرتها در دنیاست که هم چیز حتی جان انسانها را برای خوشی خود می خواهند .
اما پدر آنقدر ما را دوست دارد که حتی جان پسرش را هم دریغ نکرده در جایی که پسر خود داوطلبانه این جان را تقدیم می کند تا جان انسانهای گنهکار را نجات بخشد و این تقدیم جان او به رستگاری آنان می انجامد.
امروزه در دنیا انسانها به دنبال منجی هستند که تعاریف و تعابیر متفاوتی از آن دارند ، آن هم منجی که در باورهای انسانی آنها تعریف می شود و هیچ ذهنیتی از آن ندارند و یا اینکه برای آنها ناشناخته و غیرملموس است .
اما برای ما گناهکارانی که به مسیح ایمان آوردیم و در او عادل شمرده شدیم ، این باور و اعتماد قوی است که او زنده است و باز می گردد ، ما به منجی ای ایمان داریم که او را می شناسیم و عمل دستان او را در زندگی خود دیده ایم و مطابق دوم پطرس 1 : 16 در پی افسانه های جعلی نرفتیم چون از قوت و آمدن خداوند ما عیسی مسیح شما را اعلام دادیم ، بلکه کبریایی او را دیده بودیم .
پس از این نجات عظیم غافل نباشیم و همچنین دیگران را نیز به این مژده خوش بشارت دهیم . آمین