مقدس باشید، چنانکه من قدوسم
برای هر ایمانداری تقدس و مقدس زندگی کردن باید در جایگاه ویژه ای باشد ، چون خدا در زندگی روحانی از ما می خواهد که جسم ،جان و روح خود را مقدس نگاه داریم ، هر چند روح ما در مسیح عادل شمرده شده است ، اما وظیفه داریم که مراقب سلامت روحانی خود باشیم ، چنانکه در اول تسالونیکیان 5 : 23 چنین دعا می شود که : ” خدا ما را بالکّل مقدس گرداند و روح و نفس و بدن بی عیب محفوظ بماند تا آمدن خداوند”. در کلام خدا هشت بار این جمله تکرار شده است ، “مقدس باشید زیرا که من قدوس هستم ” ، این جمله نه تنها در لاویان بلکه در عهد جدید هم عنوان می شود و نشان از اهمیت موضوع در زندگی ما ایمانداران است .
در مزمور 77 : 13 عنوان می شود که طریق خدا در قدوسیت است ، پس اگر می خواهیم زندگی مقدس داشته باشیم و در این طریق راه رفته و به خدا نزدیک شویم ، لازم است که نه تنها در زندگی به دنبال فهم معنای قدوسیت خدا باشیم و اینکه خدا چه انتظاری از ما نجات یافتگان دارد ، بلکه در کنار هم در کلیسا به دنبال آن تقدسی باشیم که بدون آن هیچ کس نمی تواند خدا را ببیند. (عبرانیان 12 : 14)
تعاریف قدوسیت خدا در کتاب لاویان
در لاویان 11 : 44-45 ، خدا عنوان می کند که خود را تقدیس کنید چون که او قدوس است . بر طبق کتاب مقدس باشیدزنوشته وارن وایرزبی ، در کتاب لاویان ، کلمه “مقدس” 91 بار تکرار شده و کلماتی که به پاک شدن و پاک نمودن مربوط می شود 71 بار و به ناپاکی 128 مرتبه اشاره شده ، بنابراین قدوسیت بی شک اصلی ترین موضوع کتاب لاویان می باشد.
ریچارد لینتس در مقاله قدوسیت خدا چنین می گوید : “قدوسیت خدا به پاکی مطلق اخلاقی خدا و فاصلۀ بین پاکیِ مطلق خدا و انسان اشاره میکند.” ، پاکی مطلق اخلاقی خدا یعنی اینکه در او هیچ ناپاکی وجود ندارد و بنابراین چه فاصله ای می تواند بین پاکی مطلق و ناپاکی وجود داشته باشد ، رابطه خدا با انسانی که نسل او به واسطه گناه به ناپاکی آغشته است .
اشاره به این قدوسیت در تمام کتاب مقدس دیده می شود و در تجلیات خدا در میان قوم به ظهور رسیده که می توان این فاصله و راه حل نزدیک شدن به خدا را در هر قسمت از کتاب لاویان مشاهده نمود ، جایی که انسان برای رفع این مشکل و پوشش گناهان باید آیین قربانیها را به انجام برساند و در ضمن در زندگی به قوانینی که در این راستا داده شده ، توجه داشته باشد.
این موضوع در نهایت در تجسم مسیح به اوج خود می رسد ، وقتی مسیح برای حل موضوع این فاصله ، صلیب را می پذیرد تا انسان گنهکار بتواند با خدای قدوس آشتی کند ، صلیب محل تجلی قدوسیت ، رحمت و عدالت الهی است. بنابراین در کتاب لاویان می توان این فاصله را در رویدادها ملاحظه نمود ، وقتی خدا از قدوسیت خود سخن می گوید و اینکه قوم باید به واسطه قربانیها خود را برای نزدیک شدن به خدا تقدیس نمایند.
چارلز اسپرجان چنین گفته است : “اگر در مورد همه برکاتی که می توان تصور کرد حق انتخاب با من بود ، من شباهت کامل به عیسی مسیح یا به عبارت دیگر قدوسیت را می پذیرفتم.”

دیگر اینکه قدوسیت خدا یک موضوع منفی نیست ، بدین مفهوم که به واسطه آن ، خدا فقط از انسان فاصله می گیرد بلکه این موضوع فرصتی است که خدا از آن در انجام هدف خویش یعنی بازگشت انسان به اصل خویش کمک می گیرد و مثبت است ، بدین وسیله است که خدا انسان را به زندگی پاک فرا می خواند و در نتایج آن نشان می دهد که چقدر بر زندگی او اثرگذار است و برکات در زندگی نمایان می شود.
در کتاب لاویان می توانیم ببینیم که خدا مفهوم قدوسیت را به شکل تحول وجودی مثبت در انسان به پیش می برد جایی که قوم با توجه به این موضوع باید در زندگی خود در مسیر تقدیس شدن و رشد حرکت کنند.
در معنای دیگر ، قدوسیت به مفهوم جدا شده و متفاوت از هم می باشد، این امر را می توان در دستورات خدا در کهانت مقدس ، قوم مقدس و سرزمین مقدس در لاویان مشاهده نمود ، خدا از میان قوم کاهنان برمی گزیند و دستوراتی به آنان می دهد که در زندگی و خدمت در خیمه عبادت متفاوت و متمایز عمل کنند و مواظب احترام به این پاکی مطلق در خدای قدوس باشند و در نگهداشتن خود از گناه .
همچنین قوم باید به واسطه قربانیها و نظارت کاهنان ، زندگی خود و سرزمینی که خدا به آنان بخشیده را پاک نگهدارند که هم در میان قوم با انتخاب کاهنان برای داشتن زندگی پاک و تلاش برای ارتقاء در آن نشان داده می شود و هم برای اقوام اطراف قوم اسرائیل که در بت پرستی و زندگی گناه آلود غوطه ور بودند و تغییر زندگی قوم اسرائیل می بایست الگویی برای تغییر آنها باشد.
شاید مفهوم دیگر برای قدوسیت ، سلامتی و تندرستی روح در انسان نیز باشد ، وقتی انسان خود را وقف می کند و سعی می کند بی لکه و بی عیب باشد ، وقتی برای قربانی کردن ، باید قربانی بدون عیب باشد . پس وقتی مطابق رومیان 12 انسان خود را چون قربانی زنده در حضور خدا قرار می دهد، باید درون خود را از هر عیب پاک بسازد ، در کتاب لاویان وقتی قربانی بی عیب باید در حضور خدا گذرانده شود ، یعنی اینکه برای خدا سلامتی موضوع مهمی است.
تقدس در زندگی روحانی و در کلیسا
نمی توان مقدس زیستن را به بخشهای مختلفی در زندگی تقسیم کرد ، بلکه باید تقدس بر زندگی ما حاکم باشد ، همانطور که در بخش اول عنوان شد ، خدای ما خدایی قدوس است و در واقع اگر به محبت خدا نگاهی ژرف داشته باشیم آنچه می بینم قدوسیت اوست که در محبت متجلی شده برای نجات ما .
بنابراین باید قدوسیت خدا را در زندگی روحانی جدی گرفت ، زیرا کوچک دیدن و نادیده گرفتن تقدس ، سقوط در زندگی روحانی و کم ارزش کردن کار بی نظیر مسیح روی صلیب و عمل نجات بخش اوست . متاسفانه امروز در موعظه کلیساها کمتر از قدوسیت و تقدس موعظه می شود و حتی در سرودهای کلیسایی تمرکز فقط بر محبت و بخشش است .
آمین برای این فیض بیکران الهی اما باید توجه داشت که خدا فقط در زندگی مقدس حرف می زند. در عبرانیان 12 : 21 موسی از رویت خدا و قدوسیت او عنوان می کند که “به غایت ترسان و لرزانم” ، حال چه اتفاقی در کلیساها حادث شده که دیگر ترس خدا احساس نمی شود و ترس و لرز مقدس درک نمی گردد ، مگر نه اینکه اشعیاء بعد از روبرو شدن با خدا در اشعیاء باب 6 عنوان کرد که “ناپاک لب است” و از خدا خواست که او را تقدیس کند در حضور فرشتگانی که مرتب چنین می گفتند :”قدوس ، قدوس ، قدوس” .
کلیسا باید مقدس باشد تا بتواند خدای قدوس را موعظه کند و این امر خطیر میسر نمی شود مگر اینکه ایمانداران مقدس در کنار یکدیگر یک کلیسای مقدس و زنده را نمایان سازند.
به نقل از کتاب مقدس باشید ، صبح يکشنبه ٢۴ ژانويه ١٨۶١ بود که کشيش “چارلز هدن سپرجان” (واعظ برجسته باپتيست) در کليسای معروف لندن موعظه خود را با اين سخنان خاتمه داد : “کليسای نامقدس! نه به درد جهان می خورد، نه نزد مردمان قدرومنزلتی دارد. آه که مورد تنفر و تمسخر جهنم و مورد تنفر آسمان است کليسا وقتی مرده و نامقدس باشد، هرچه بزرگتر و با نفوذتر شود موجب دردسر بيشتری می شود. بدترين شرارتهای که دامنگير جهان شده، از سوی کليسای نامقدس بوده است .”
بنابراین باید در زندگی شخصی بر زندگی مقدس تمرکز داشته باشیم ، تا وقتی در کنار هم در کلیسا قرار می گیریم ، قومی مقدس باشیم . چون مطابق لاویان ، شروع تقدس در زندگی با اجرای آیین قربانی ها بود و امروز قربانگاه ما صلیب عیسی مسیح است ، جایی که 5 نوع قربانی مذکور در کتاب لاویان را محقق کرد تا امروز نمونه ای باشد در زندگی روحانی ما .
امروز قربانی ما ثمره لبهای ماست در شکرگزاری برای کار عظیم خدا در نجات و زندگی مقدس چه در حریم شخصی و چه در میان جمع تا جلال خدا آشکار شود و اینکه ما سهم خود را برای نجات دیگران به درستی انجام دهیم.
مقدس باشید زیرا که من قدوس هستم
زندگی مقدس
برای داشتن این زندگی مقدس ، باید انضیاطهای روحانی داشته باشیم و سعی کنیم از اطاعت و احترام خدا قصور نورزیم. مطابق کلام خدا ، او را محبت کنیم و مطابق انجیل یوحنا ، محبت کردن او بدین مفهوم است که احکام او را نگه داشته، سعی کنیم با هوشیاری ، خود را از آلودگی در دنیا مراقبت کنیم و بدانیم که زندگی ما نمی تواند به بخش های روحانی و غیر روحانی تقسیم شود .
بعضی اوقات در زندگی ایمانداران دیده می شود که بخشی را به فعالیتهای روحانی اختصاص می دهند و بخش دیگر به فعالیتهایی که هیچ تطابقی با زندگی روحانی ندارد ، خودمان را گول نزنیم ، تقدس باید در تمام زندگی ما سایه گستر باشد و با تمام زندگی ما عجین شده باشد.
در این میان باید مراقب باشیم که مسیحیت و تقدس شخصی با معیارهای مورد قبول خود نسازیم ، بلکه باید زندگی مقدس ما اساس کتاب مقدسی داشته باشد ، امروزه در میان ایمانداران تعاریفی از زندگی روحانی و در روابط با خدا و دیگر اعضای کلیسا تعریف می شود که بیشتر یک الهیات خود ساخته و شخصی است و بر خودخواهی و غرور افراد استوار است تا اصل کلام خدا ، توجه داشته باشیم هر چه انجام می دهیم و یا به زبان می آوریم باید اساس و معیار کلام خدا در آن نمایان و استوار باشد.
وقتی زندگی مقدس داشته باشیم ، هم خود دعای قدرتمندی خواهیم داشت و هم دعای جمعی در کلیسا و شفاعت برای یکدیگر جایگاه ویژه ای پیدا خواهد کرد و در واقع نقش کاهنی خود را به درستی به انجام خواهیم رساند ، چنانکه در اول یوحنا ما شفاعت مسیح را در پیشگاه پدر آسمانی داریم برای گناهانمان.
بنابراین قدوسیت خدا و نتیجه آن تقدس در زندگی در تار و پود زندگی ما با خدا تنیده شده و باید با قدرت همان مفاهیمی که در کتاب لاویان برای قوم اسرائیل مطرح شــده ، امروز هم در زندگی ما نمایان باشد و تلاش ما در این راستا باعث تقدس مکان سکونت مان خواهد شد و از خانه یعنی حریم شخصی شروع می شود و به کلیسا و در نهایت به جامعه و سرزمینی که در آن زندگی می کنیم بسط خواهد یافت و نتیجه آن شکوهمند خواهد بود ، یعنی جلال نام خدا در میان آدمیان .
توجه داشته باشیم که تقدس فقط به زندگی شخصی ما مربوط نمی شود ، بلکه ما وظیفه داریم که علاوه بر زندگی خود ، به تقدس در کلیسا و در سرزمین خود نیز حساس باشیم . بنابراین همان تعاریف زندگی پاک ، جدا شدن از دنیای گناه آلود و سلامتی در روح و جسم و جان که در قسمت نخست در تعریف قدوسیت عنوان شد باید در زندگی شخصی و اجتماعی ما رویت شود.
فهم قدوسیت خدا و مقدس بودن در زندگی ، اساس یک زندگی روحانی است و بدون آن نمی توان خدا را دید و لمس کرد ، خشنودی خدا از زندگی ما چه در زندگی شخصی و چه در اجتماع ایمانداران فقط زمانی اتفاق می افتد که مقدس زندگی کنیم ، در آن زمان این امکان خواهد بود که محبت ، عدالت و رحمت او را درک کنیم .
اینکه خدا نقشه عظیم برای خلقت خود دارد و انسان به عنوان مخلوق به شباهت خدا ، باید سعی کند که نقش تعریف شده خود را در این روایت عظیم درست ایفا کند که اساس آن در این جمله نهفته است که خدای خود را محبت نما و همسایه خود را مثل خویشتن .محبت کردن خدا چیزی جز اطاعت از احکام و احترام او نیست و این میسر نمی شود مگر با زندگی مقدس و این ارتباط بی نظیر بسط داده می شود به میان کسانی که در اطراف ما هستند و تشویق آنها به رابطه ای در صمیمیت و صفای روحانی ، بدون ریا و در تقدسی که بتوان رد پای خدا را در زندگی مشاهده نمود.
ماریا