• E-mail: info@patmosinternational.net
  • Login
  • پطمس
  • تعالیم مسیحی
    • دروس مسیحی
    • سرودهای روحانی
    • شهادت ایمان
    • سرودهای پرستشی ویدئویی
    • کلام خدا
    • تاریخ کلیسای ایران
  • درباره ما
  • تماس با ما
  • فارسی
    • فارسی
    • English
No Result
View All Result
No Result
View All Result
Home شهادت ایمان

شهادت زندگی خواهر پری

شهادت زندگی

می 3, 2022
in شهادت ایمان
0
شهادت زندگی

من در خدا شادمان هستم

شهادت زندگی من ، من در یک خانواده تقریبا مذهبی به دنیا آمدم ، تقریبا مذهبی ، چون جّو جامعه ،  بیشتر مادر من را  به سمت جلسات مذهبی خانم ها و برگزاری سفره ها کشانده بود و پدرم بیشتر به جهت یکی شدن با جامعه بود که در مراسمات مذهبی خیلی مهم شرکت میکرد و هیچ وقت مسائل مذهبی برای او مهم نبود.

از بچگی و در دوران مدرسه همیشه خیلی سوال می پرسیدم مخصوصا در مورد خدا و همیشه هم تمام جوابها ناقص داده می شد .

در سن هشت تا ده سالگی توسط یکی از اقوام که در آن زمان در خانه ما زندگی میکرد ، مورد تعرض قرار گرفتم و این مسئله در روحیه من تاثیر خیلی بدی داشت. در سن 17 سالگی بعد از اتمام دبیرستان و همزمان با قبول شدن در دانشگاه  ، با همسرم در یک مهمانی آشنا شدم و ازدواج کردیم.

همسر من و خانواده اش به شدت مذهبی بودند و همین مسئله باعث شد که من هم بیشتر در مراسم مذهبی شرکت کنم و حتی چادر مشکی سر کنم و نمازم را  منظم بخوانم . زندگی می گذشت و در سن 20 سالگی باردار شدم و متاسفانه در  26 هفتگی بچه من به دنیا آمد و بعد از یک روز در دستگاه ماندن ، فوت شد .

ضربه روحی سنگینی بود و من را از پا در آورد و من به مدت 6 ماه شروع به خواندن نماز طولانی و قرآن کردم و از خدا جواب می خواستم که هیچ پاسخی برای من نبود. به خاطر حال روحی خیلی بدی که داشتم در اداره با یکی از همکاران آقا در مورد خدا صحبت میکردیم که ایشان گفتند که به خدا اعتقاد ندارد و این شروع ورود من به دنیای نهیلیستی و فمینیستی بود .

در آن زمان شروع به خواندن کتاب در این دو حوزه کردم ، به خصوص کتابهای نیچه و سیمون دوبووار و ارتباطم با این آقا بیشتر شد و این باعث شد که روحی که در ایشان کار می کرد  به من حمله کند و من روح زده بشوم و این شروع افسردگی شدید من بود که باعث شد با خانواده و همسرم بنای ناسازگاری بگذارم و اصلا طبیعی رفتار نمیکردم و همه چیز برای من رنگ سیاهی گرفته بود ، به اندازه سیاهی همان روح در درون من .

نور مسیح در زندگی من

در محل کارم به یک قسمت دیگر  منتقل شدم و در آنجا با یکی از همکاران خانم هم اتاق بودم و کلام نجات مسیح را از ایشان شنیدم . البته در همان روزها من به شدت دنبال خدا می گشتم ، بعد از سه سال انکار وجود خدا ، بعضی وقتها آسمان را نگاه میکردم و می پرسیدم که خدایا اگر وجود داری ، لطفا به طریقی با من حرف بزن.

بعد از شنیدن از همکارم در مورد خدا و مسیح ، به خانه رفتم و بعد از سالها با خدا صحبت کردم و مسیح را صدا کردم که به زندگی من وارد شود و نوری در درون من و زندگی من روشن شد ، نور مسیح تمام زخم های من را شفا داد و به من تاج شادمانی عطا کرد . (اشعیا 61 : 3 )

من گمشده ای بودم که خدا دنبال من آمد و من را از تمام سیاهی که در آن بودم نجات داد . جلال بر نام خداوند و اکنون ده سال است که در مسیح می خرامم .

Tags: ایمان مسیحیشهادت ایمانکلام خدامسیحیت

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Telegram Instagram

ماموریت ما

نقشه ایران
تصویری از نقشه ایران
دستهای برافراشته
دستهایی که به حضور خدا برافراشته خواهد شد
دستهای دعا
دعا برای نجات سرزمین
شهیدان مسیحی
شهید هایک و شهید سودمند
شهیدان مسیحی
شهید یوسفی
سلطنت خدا
جلوس خداوند بر دستهای پرستش کننده خدای زنده

درباره ما

برچسب ها

ایمان مسیحی تاریخ کلیسای ایران دعای مسیحی شهادت ایمان شهید مسیحی عیسی مسیح محبت مسیحی مسیحیت پرستش مسیحی کتاب مقدس کلام خدا
Logo-new

آدرس

Patmos International

On Instagram

On Telegram

info@patmosinternational.net

© 2022 تمامی حقوق متعلق به پطمس اینترنشنال می باشد.

Welcome Back!

Login to your account below

Forgotten Password?

Retrieve your password

Please enter your username or email address to reset your password.

Log In
No Result
View All Result
  • پطمس
  • دروس مسیحی
  • سرودهای روحانی
  • شهادت ایمان
  • تاریخ کلیسای ایران
  • کلام خدا
  • تماس با ما
  • درباره ما
  • فارسی
    • فارسی
    • English

© 2022 تمامی حقوق متعلق به پطمس اینترنشنال می باشد.